کد مطلب:31787
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:9
هميشه اين مسأله مطرح است كه انسان موجودي مختار است و اگر بخاطر اعمالش عقاب شود بخاطر اين است كه آنها را از روي اختيار انجام داده و[حال اينكه انسان خود از روي اختيار به اين جهان نيامده پس موجود شدنش اختياري نيست] كساني كه به خودكشي دست مي زنند استدلالشان اين است كه زندگي خودمان است و با اختيار خود ديگر نمي خواهيم به آن ادامه دهيم اگر اين مسأله اشتباه است پس مسئله اختيار چه مي شود؟
بايدها و نبايدهاي شرعي و اخلاقي كه در اسلام مطرح شده است و از سوي خداوند متعال مي باشد نه تنها با اختيار در انسان منافات ندارد بلكه اصولاً با وجود اختياردر انسان معني و مفهوم پيدا مي كند. به اين معنا كه بايد ها و نبايدها راه درست استفاده از اختيار را به انسان مي آموزند و به او نشان مي دهند كه چگونه به حيات طيبه دست يابد و پاكيزه زندگي كند. چگونه از استعدادهاي خود سود جويد، حقوق ديگران را رعايت كند، به كوششهاي انسان ارج نهد و بداند كه جسم و جان مِلك اعتباري و موقتي اوست كه خالق او از سر لطف به او اعطا كرده است. ربنا الذي اعطي كل شي خلقه ثم هدي
موسي (ع) در جواب فرعون گفت:
پروردگار ما آن كسي است كه خلقت مخصوص هر پديده اي را به او اعطا كرد و سپس آن را به سوي كمال مطلوبش هدايت نمود.
ما نبوديم و تقاضامان نبود لطف تو ناگفته ما مي شنود
لذت هستي نمودي نيست را عاشق خود كرده بودي نيست را
اما آن كسي كه در برابر اين لطف الهي عصيان مي كند و به عمل شنيع خود كشي متوسل مي شود همه لطف الهي و لوازم بي شمار آنرا ناديده مي گيرد! و به خود و خانواده و جامعه اي كه بر گردن او حقوق بسياري دارند ظلم مي كند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.